نوع مقاله : پژوهشی کاربردی
نویسندگان
1 اندیشکده تدبیر آب ایران
2 گروه علوم اجتماعی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد
3 گروه علوم اجتماعی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
بحران آب از مهمترین بحرانهای ایران است و حل آن مستلزم بررسی علتهاست. مرور ادبیات تجربی نشان میدهد که علت اصلی بحران آب در ایران، در ابتدا ورود دولت به مدیریت نهاد آب و سپس ناکارآمدی آن در مدیریت آب است. بااینحال، این ادبیات به این پرسش که دولت چرا و طی چه فرایندی وارد نهاد آب شده و مدیریت متمرکز و انحصاری آن را به دست گرفته است، پاسخی نمیدهد. این پژوهش با الهام از رویکردهای حکشدگی مولینگا و نهادگرایی تاریخی و با بهرهگیری از مفهوم زمینه و بزنگاه، به واکاوی تاریخ و شناسایی بزنگاههای ورود دولت به نهاد آب پرداخته و به این پرسش پاسخ میدهد. نتایج پژوهش نشان میدهد زمینه نهاد آب شامل توانمند کردن کشاورزان برای پرداخت مالیات، خشکسالی و نیاز به تأمین غذا، رویکردهای توسعهای در هنگام شکل گیری دولت مدرن و پایگاه طبقاتی نمایندگان مجلس و مقامات دولتی منجر به شکلگیری نخستین بزنگاه شده است. این بزنگاه همان تشکیل بنگاه مستقل آبیاری در سال 1322 بود که ورود مشارکتی دولت به مدیریت منابع آب را امکانپذیر کرد. در طول 20 سال بعد، تغییرات زمینهای مانند افزایش منابع مالی دولت، تغییر ساختار طبقاتی مقامات، حذف مخالفان و افزایش قدرت محمدرضا شاه، استفاده از پروژههای آبی برای دولت-ملتسازی، منجر به سلطه هژمونیک مأموریت هیدرولیک در میان نخبگان فنی و سیاسی ایران شد. برای اجرای این مأموریت، دولت نیازمند بوروکراسی قدرتمندی بود که نهایتاً با تشکیل وزارت آب و برق محقق شد. به این ترتیب، دولت مدیریت نهاد آب را بهصورت متمرکز و انحصاری به دست گرفت.
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله